دو تا شش سالگي
Monday, October 13, 2003
ويژگيهای سنی خردسالان و ميزان تواناييهای آنها در سنين مختلف

در 3 سالگی
رشد جسمی:
بدست آوردن تعادل نسبی
ايستادن روی پنجه
بالا رفتن از پله پايين آمدن از پله به طوريکی از هر دو پا روی يک پله استفاده می کند
هماهنگی بيشتر بين دست و چشم
اختيار در حرکات دست، در حاليکه انگشتان هنوز مهارت کافی نيافته اند

رشد عقلی و ذهنی:
عدم درک نقطه نظرهای ديگران
درک نسبی بزرگی، کوچکی، کمی و زيادی اشيا بر حسب کميت
بياد آوردن تجربيات و خاطرات گذشته از طريق واژه ها ( اشيا و اشخاصی را که می بيند نام می برد)
غنی ساختن روزبروزخزانه لغات ( دايره لغات به 1000 کلمه می رسد. در ضماير جمع ، از حرف ربط، تعريف و قيود می تواند استفاده کند )
دو يا سه رنگ را می شناسد می تواند نام ببردو آنها را جور کند
شناختش بيشتر بر اساس تجربياتی است که از طريق حواس پنچگانه خود کسب کرده است
خود مدار است؛ مشکل می تواند نقطه نظری غير از آنچه که مربوط به خودش است داشته باشد.
درک مفهوم اعداد يک و دو در او پيشرفت کرده است . اعداد را می شمارد ، ولی نمی تواند ترتيب آنها را حفظ نمايد
تقليدگر است
تجسم جهان بوسيله تصاوير ذهنی و نمادها ( سمبل ها )

رشد اجتماعی:
گرچه ميل دارد با بچه های ديگر به بازيهای ساده بپردازد، اما بيشتر تمايل دارد در کنار کودکان ديگر بازی کند نه با خود آنها.
ميل به تصاحب وسايل
دوست دارد رهبر باشد

رشد عاطفی:
بی ثباتی و ناپايداری؛ گاهی خجالتی، کم حرف و ساکت و گاهی پر حرف، شلوغ و بی پرواست.
دوست دارد مورد توجه باشد.
علاقه کودک در اين سن از مادر به پدر منتقل شده و پدر برای او مظهر کمال می گردد.
تخيلات بسرعت در حال رشد است . حرفهای خيالی او دال بر تخيلات قوی و خلاقيت اوست. لذا حرفهای دروغ او بعلت دروغگويی نيست ، بلکه منشا آن خيال پردازيهای کودک است.

در 4 سالگی
رشد جسمی:
حرکات بدن هماهنگی بيشتری می يابد .
از پله ها با يک قدم پايين می رود
لی لی می کند، با مهارت دو چرخه می راند و دور می زند.
بين حرکات دست و چشم و انگشتان هماهنگی بيشتری بوجود می آيد؛ اين هماهنگی کودک را وادار می سازد تا اشيا را بهتر بگيرد. می تواند توپ را بگيرد و پرتاب کند.
فعالو پر انرژی است. فعاليتی که منجر به حرکات بدنی می شود ، دوست دارد.
زود خسته می شود.
براحتی کارهای شخصی مانند لباس پوشيدن و کفش به پا کردن، شستن دست و صورت و مسواک زدن را می تواند انجام دهد.
می تواند مداد دست بگيرد و خطوطی را ترسيم کند.

رشد اجتماعی:
کودکان ديگر را در اموال خود شريک می کند.
برای خود دوستانی پيدا می کند.
به بازيهای گروهی علاقه پيدا می کند.
بيشتر دوست دارد با هم جنس و هم سن خود بازی کند.

رشد عاطفی:
مهربان است
متمرد و سرکش است.از دستورات سرپيچی می کند زير قولش می زند، ولی زمانی ديگر حالت تسليم و اطاعت در او پيدا می شود ، کودکی مطيع و سر براه می گردد.
گاهی پر توقع است؛ اگر به حرفش گوش ندهيد از نظر او ظالم هستيد.

رشد ذهنی و عقلی:
هم چنان خود مدار است و اين خود مداری بصورت طرح سوالات مکرر ابراز می شود
نقطه نظرهای ديگران را به خوبی درک نمی کند.
از فهميدن رابطه بين کل و جز عاجز است
معنی لغات را می پرسد
قدرت تقليد در او زياد می شود.
دايره لغاتش به 1500 کلمه می رسد
اسم ، جنس ، سن و آدرس خود را می داند.
به آسانی قادر است چهار رنگ را کاملاً جور کند
اشيا را به طور صحيح می تواند بشماردو نام ببرد.
از بازيها برداشتی هوشيارانه دارد.از اين رو می تواند زمان بيشتری را به يک بازی اختصاص دهد.
ادامه دارد...
رفتار با کودک / زهرا معتمدی
شراره
shadi  ||  8:46 PM


ترس


ترس واكنش هيجاني است و هر گاه امنيت جسمي و عاطفي و شخصيتي انسان به خطر بيفتد ظاهر مي شود
اين واكنش عاطفي كاملاً طبيعي است و از همان بدو تولد در كودك مشاهده مي شود . اطفال معمولاً از بعضي پديده ها مي ترسند و علت ترس آنها براي پدر و مادر شناخته شده نيست.
ترس كودك در سنين مختلف
ترس نوزادان
نوزادان از صداي بلند و از دست دادن تعادل يا سطح اتكا مي ترسند و ترس خود را با جيغ و گريه و جمع كردن دست و پا نشان مي دهند.به اين ترسها ، ترسهاي اوليه ميگويند كه به مرور زمان برطرف مي شود.
ترسهاي معمول كودكان
در اغلب كودكان، در سنين 6تا 8ماهگي، ترس از افراد بيگانه ديده مي شود و ممكن است تا 18 ماهگي نيز ادامه يابد. ولي با بالا رفتن سن كودك نوع ترسها نيز تغيير مي كند. ترس از تاريكي و تنهايي و ترس از حيوانات بين 2 تا 5 سالگي ظاهر مي شود
ترس نوجوانان
در دوران بلوغ بر اثر تغييرات جسمي و عاطفي، ترسهاي موهومي نظیر ترس از اشباح و چيزهاي غير واقعي و اتفاقات غير منتظره مثل وقوع سيل و... در نوجوانان ظاهر مي شود .
علل ترس
ترس كودكان به اعتبار علل مختلف آن به انواع زير تقسيم مي شود :
1-ترسهاي عمدي:
علت ترس ممكن است عمدي باشد؛ يعني كودك را از چيزي ترسانده باشيم ؛ مثل ترساندن كودك از چيزهاي خطرناك ، نظير آب جوش ، برق و...
گاهي اوقات برخي از پدر و مادرها از ترساندن كودك به منظور تربيت كردن او بهره مي گيرند؛ مثل زنداني كردن كودك كه سبب پيدايش ترس از تاريكي و تنهايي مي شود.
2- ترسهاي تصادفي:
علت ترس ممكن است تصادفي باشد؛ يعني بدون آنكه شما بخواهيد كودكتان تصادفاً در شرايط ترسناكي قرار بگيرد و بترسد.
مثل تجربه تلخ حمله سگ.
3- ترسهاي اكتسابي:
ترس ممكن است از مادر به كودك سرايت كند و كودك ترس را از مادر خود كسب كند. مادري كه به محض مواجه شدن با موقعيتي نامطلوب جيغ ميزند و مي لرزد و به لكنت مي افتد، ترس خود را به آساني به كودكش منتقل مي كند. مثل ترس از رعد و برق
4- ترسهاي عاطفي:
ترس ممكن است به علت هيجانات عاطفي و فشارهاي روحي كودك باشد. تنشهاي عصبي و عاطفي ابتدا به صورت اضطراب و سرانجام به صورت ترس دائمي در كودك ظاهر مي شود ،مانند:
-اضطراب ناشي از دوري پدر ومادر
- احساس گناه
- كشمكش پدر و مادر
اثرات ترس بر كودك
به طور كلي ترس دائم و قابت به هر علت كه باشد اثر بسيار نامطلوبي بر جسم و روان كودك به جا مي گذارد و كودك را از زندگي طبيعي و شاد محروم مي سازدو در نوع حادش سبب اختلال در جسم و روان كودك مي شود .
اطفال در مقابل ترسهاي شديد ،واكنشهاي متفاوتي نظطر لكنت، شب ادراري ، كم رويي ، افسردگي و گيجي از خود نشان مي دهند.
ترس مفيد
ترس همواره مضر و مخرب نيست، بلكه برخي از ترسها مفيد و لازم نيز است. اين گونه ترسها را بايد در كودكان براي اجتناب كردن آنها از خطر به وجود آورد.
برخي از كودكان دست به كارهاي خطرناكي مي زنند ، اين شجاعت نيست بلكه اين گونه كودكان از درك خطر عاجز هستند و نمي دانند چرا دست به چنين كارهايي مي زنند بنابراين لازم است به آنها احتياط آموخته شود
روشهاي مقابله با ترس كودك
براي مقابله با ترس كودك دو شيوه وجود دارد:
الف) شيوه پيشگيري، پيش از آنكه كودك در موقعيت ترسناك قرار بگيردآمادگيهاي لازم را به او بدهيد
-اگر احتمال مي دهيد كودكتان از صداي رعد و برق بترسد در يك روز طوفاني او را لبس بپو شانيد و به حياط يا بالكن ببريد و به او بگوييد كه حالا در آسمان برقي را خواهد ديد و صداي بلندي را خواهد شنيد و به اين صورت با او بازي كنيد
- اگر حدس مي زنيد كودكتان از دندانپزشك بترسد او را پيش از آن كه با دندانپزشك روبرو شود آماده سازيد
اگر كودك بايد براي مدتي در بيمارستان بستري شود او را از قبل آماده سازيد .
-اگر خودتان از چيزي ترسيديد، سعي كنيد تا جايي كه برايتان امكان دارد خود را منترل كنيد چون دلهره و اضطراب شما به كودك منتقل خواهد شد.
- هرگز نزد كودك از خطر احتمالي يا مكان وقوع حادثه اي صحبت نكنيد.
ب) شيوه كاهش ترس، چگونه بايد با كودك ترسو برخورد كرد؟ چگونه مي توان ترس او را از بين برد يا حداقل كاهش داد؟
- هرگز كودك خود را بخاطر ترسش، مسخره نكنيد.
- او را مورد تهديد و سرزنش قرار ندهيد.
- از گفتن جملاتي نظير: خجالت آور است ، تو ديگر بزرگ شده اي و.... جداً بپرهيزيد
- با او در باره افراد شجاع صحبت كنيد
- نزد او از افراد ترسو انتقاد كنيد و رفتار آنها را زشت بشماريد
- تا جايي كه مي توانيد او را به مهر و علاقه خودتان نسبت به او مطمئن سازيد.
او را از نظر بدني و مزاجي تقويت كنيد.
-علت ترس را بيابيد
- رفتار عاقلانه و خونسردانه پدر و مادر در برخورد با شرايط خطرناك نمونه اي از رفتار صحيح در موقعيتهاي خطرناك را به كودك نشان مي دهد. بنابراين سعي كنيد براي كودك خود الگوي مناسبي باشيد.

از کتاب رفتار با کودک/ دکتر زهرا معتمدی
شراره
shadi  ||  8:41 PM


رفتار با کودک

سلام دوستان شراره ( شيندخت ) هستم .
من مطالبي در مورد روانشناسي كودك و نوجوان تهيه كردم و در قسمتهاي مختلف اينجا مي گذارم اميدوارم مورد استفاده شما قرار بگيرد.

آيا تربيت كودك كار ساده اي است ؟!
بعضي از والدين تربيت كردن كودك را كار ساده اي مي دانند و براي آن اهميت چنداني قائل نيستند
اما چطور مي توان گفت كه امور كشاورزي ،دامپروري و .... به تخصص نياز دارد ولي تربيت كودك نيازي به آگاهي ندارد ؟ هر زن و شوهر پيش از بچه دار شدن بايد با مسائل تربيتي كودك آشنا شوند .
آيا تجربه به تنهايي كافي است ؟!
پدران و مادران در طول زندگي و پرورش فرزندان خود بتدريج اطلاعات و آگاهيهاي لازم و تجربه كافي را كسب مي كنند و با مسائل تربيتي آشنا مي شوند ولي اين گونه اطلاعات غالباً بي نتيجه است و هر گز براي بازسازي و اصلاح فرزندي كه ديگر بزرگ شده است ، سودمند واقع نمي شود .زيرا مهمترين دوران تربيتي كودك سپري گشته و شخصيت او ديگر شكل گرفته است . تربيت كودك را بايد از همان آغاز تولد و حتي از دوران جنيني شروع كرد ، زيرا شخصيت كودك در همان پنج سال اول زندگي پايه ريزي مي شود .
چرا در تربيت كودك موفق نميشويم ؟!!
اغلب پدران و مادران مي گويند : " با آن كه علاقه زيادي به تربيت فرزندم دارم ، ولي نمي دانم چرا موفق نمي شوم ؟ "
مسلماً هر پدر و مادري مايل است كه فرزندش را خوب تربيت كند ، ولي تمايل به تنهايي كافي نيست و والدين بايد از مسائل تربيتي كودكان و روشهاي آن و شيوه تاثير گذاري بر كودك اطلاع داشته باشند ، زيرا عمل كردن بدون داشتن اطلاعات كافي ،نه تنها شما را به هدف نمي رساند ، بلكه حتي ممكن است شما را از هدفتان نيز دور سازد .
بي اطلاعي و عدم آشنايي پدر و مادر با اصول كلي تربيت و روشهاي صحيح جريان تربيت را از مسير مستقيم خارج مي سازد .
ميزان آگاهي والدين از مسائل تربيتي كودكان :
1- آگاهي از اصول كلي رشد كودك
2- شناخت تفاوتهاي فردي كودكان
3- شناخت روش صحيح
4- استفاده از شرايط ، موقعيت و امكانات مناسب
5- آگاهي از رفتار مناسب
تربيت كودك آنقدر دشوار نيست كه حتماً نياز به تحصيل در دانشگاه و گذراندن دوره هاي تخصصي داشته باشد و آن قدر هم آسان نيست كه بي اهميت جلوه كند و بتوان بي تفاوت از كنار آن گذشت ، بلكه تنها شناخت كودك و آشنايي با مسائل و مشكلات در مراحل مختلف سني و آگاهي از روش صحيح تربيتي اميد موفقيت در تربيت كودك را تقويت مي كند .
در اينجا من قسمتهايي از كتاب رفتار با كودك نوشته دكتر زهرا معتمدي را انتخاب كردم كه در قسمتهاي مختلف
براي شما بازگو مي كنم اميد كه بتوانيم خدمتي هر چند كوچك به كليه والدين ، بخصوص والدين جوان كرده باشيم

انضباط
نظم و ترتيب را بايد از همان سنين آغاز يعني سه يا چهار سالگي به كودكان آموزش داد ، زيرا كودك بيشتر عادتهايش را در اين سنين كسب مي كند و شخصيتش شكل مي دهد .
نظم و انضباط نه تنها در رفتارهاي كودك و تحصيل و كارهاي روزمره مثل لباس پوشيدن ، غذا خوردن ، معاشرت ، حفط و نگهداري وسايل شخصي و ابزار كار ، بلكه در فكر و اندشه و احساسات و عواطف او نيز بايد وجود داشته باشد
والدين روشهاي متفاوتي براي عادت دادن كوك به انضباط پيش مي گيرند:
در برخي خانواده ها كودكان تحت اوامر سخت و انضباط شديد هستند و الدين سختگير
در حالي كه برخي ديگر روش تربيتي مورد نظر خود را با شك و ترديد به كار مي بندند، حتي اگر روششان درست هم باشد و همواره نگران آن هستند كه مبادا با رفتار نسنجيده يا سختگيري بيجا زندگي فرزندانشان را تباه كنند و برخي خانواده ها به كودكانشان آزادي مطلق مي دهند ، عده اي از والدين هم روش اعتدال را در پيش مي گيرند .
نكاتي كه بايد در برقراري نظم و ترتيب رعايت كنيد :
1- مقررات را طوري برقرار كنيد كه احترام شما و كودكتان ، هر دو ، محفوظ بماند
2- مقررات يا محدوديتي كه برقرار مي كنيد نبايد به خاطر هوس يا به دلخواه شما باشد ، بلكه بايد مبتني بر اصول تربيتي و سازنده شخصيت كودك باشد
3- مقررات را نبايد توام با خشم و غضب و تهديد وضع كنيد
4- كودك را بايد در رعايت قوانين ، چه از لحاظ عاطفي و چه از لحاظ احساسي و رفتاري ، ياري كنيد
5- اگر كودكتان با مقرراتي كه وضع كرده ايد مخالفت كرد تعجب نكنيد و او را تنبيه ننماييد . اگر پدر و مادر قوانيني را با خوشرويي تعيين كنند معمولاً كودكان قوانين را مي پذيرند و خيلي زود خود را با آن مقررات وفق مي دهند
6- مقررات بايد ساده و قابل فهم ، عاقلانه و منطقي باشد
7- در برقراري نظم و تعيين قوانين انضباطي حتماً بايد مراحل رشد كودك ، تواناييهاي جسماني و رواني و نيازهاي او را در نظر بگيريد
8- در وضع مقررات انضباطي بايد حتماً شرايط و موقعيت كودك را در نظر بگيريد . اين گاه انعطاف شما را در اجراي قوانين ضروري مي سازد .
9- هميشه بايد در اجراي انضباظ علاقه و محبت خود را به كودك نشان دهيد و او را از محبت سيراب كنيد.
از کتاب رفتار با کودک نویسنده دکتر زهرا معتمدی
ادامه دارد.
شراره
shadi  ||  8:36 PM


توصيه های عملی

براي عادت دادن خردسالان به نظم و انضباط بايد دو چيز را كاملاً به آنها تفهيم كرد :
الف) چه رفتاري ناپسند است.
ب) چه رفتاري پسنديده است و مي توان آن را جانشين رفتار ناپسند كرد.
مثال به خواهر كوچك نبايد مشت زد ، به بالش مي توان مشت زد.
تعيين مقررات براي خردسالان بايد مطلق باشد و نه نسبي؛ يعني يك كار نكوهيده را اصلاً نبايد انجام داد، نه آنكه كمي بتوان انجام داد.
در غير اينصورت براي برقراري نظم به درد سر مي افتيد ، زيرا ضابطه مشخصي در اختيار كودك قرار نداده ايد و او نمي تواند تشخيص دهد كه چه اندازه از آن كار ممنوع را ميتواند انجام دهد، مثلاً به او نگوييد:"مي توانستي آرامتر موي خواهرت را بكشي"! بهتر است به او بگوييد :" تو اصلاً حق نداري موي خواهرت را بكشي"
بيش از آنكه محدوديتي را براي كودك بوجود آوريد، تصميم خود را بگيريد، زيرا مقررات انضباطي بايد قاطعانه وضع شوند. اگر كودك متوجه ترديد شما شود يا شما گاهي اورا از انجام عملي منع كنيد و گاهي آزاد بگذاريد ، اولاً وي دچار سردر گمي مي شود و ثالثاً دائم با شما بحث مي كند .
هنگام برقراري نظم براي خردسالان به اين نكته توجه داشته باشيد كه كودك در سن دو وسه سالگي غالباً "نه" را به راحتي در مقابل هر تقاضايي كه از او بشود به زبان مي آورد ، پس هرگز به او دستور ندهيد ، بلكه تقاضايتان را به صورت پيشنهاد با او مطرح كنيد ؛ مثلاً به او نگوييد :" روي صندلي راه نرو" بلكه بگوييد :"صندلي براي نشستن است ، نه راه رفتن"
اگر كودك از شما چيزي خواست و شما ناچار بوديد او را از آن محروم كنيدلااقل آرزويش را محترم بشماريد و بگذاريد كه با آرزويش دلخوش باشد . بهتر است در اين مورد با او همدلي و همدردي كنيد؛ مثلاً وقتي طفل اسباب بازي را در مغازه اي ميبند و آن را مي خواهد نبايد بگوييد چقدر براي تو اسباب بازي بخرم و كودك گريه كند و..
در حالي كه اگر در مقابل تقاضاي كودك با مهرباني به او بگوييد : تو دلت مي خواهد اين اسباب بازي را داشته باشي مي دانم اگر آنرا بخرم خيلي خوشحال مي شوي من امروز زياد خرج كردم يا پولم كم است فقط ميتوانم برايت يك بستني يا آدامس بخرم .
براي كودكان بزرگتر مطرح كردن قوانين و محدوديت بايد طوري باشد كه به كودك بر نخورد ، مثل : شبهاي غير تعطيل سينما ممنوع و يا امروز به اندازه كافي فيلم تماشا كرده اي ، حالا ديگر برو بخواب
در مقابل سرپيچي كودكان از قوانين چه بايد كرد؟
معمولاً كمتر پيش مي آيد كه كودك از قوانيني كه بجا و با در نظر گرفتن امكانات و شرايط و با زباني خوش وضع شده باشد سر پيچي كند ، اما گاهي اطفال قانون شكني مي كنند در اين موارد چه بايد كرد؟
شما بايد نقش خود را در مقام فرد بزرگسالي مهربان ولي جدي ايفا كنيد و عكس العملتان نبايد توام با مشاجره باشد.
توجه داشته باشيد كه در مورد خردسال عمل كردن بيشتر از سخن گفتن موثر است . مثلاً وقتي با كودك به مهماني مي رويد و هنگامي كه مي خواهيد به خانه باز گرديد او حاضر نمي شود و مرتب مي گويد : چند دقيقه ديگر
بايد از همان ابتدا چند دقيقه قبل از حركت ، زمان برخاستن را به او اطلاع دهيد و سر ساعت برخيزيد و بدون اينكه به خواهش و التماس توجه كنيد آماده رفتن بشويد.
انضباط در دوران بلوغ
دوران بلوغ خود پر از هرج و مرج و بي انضباطي است، اگر نو جوان در دوران پيش از بلوغ در خانواده فردي منضبط تربيت شده باشد، دوران بلوغ را آرامتر پشت سر مي گذارد ، در غير اين صورت كارتان دشوار مي شود زيرا در اين سن ضابطه هايي كه دوستان و همسالان نوجوان وضع ميكنند براي او اهميت بيشتري دارد و در ميان گروه دوستان بيشتر از خانه انضباط را مي آموزد
بنا بر اين اجازه دهيد كه نوجوان با دوستان مناسبي معاشرت كند . در اين سن به او آزاديهاي فردي بيشتري بدهيد ولي همچنان در اجراي مقرراتي كه تعيين كرده ايد مصر باشيد.

رفتار با کودک/دکتر زهرا معتمدی
شراره
shadi  ||  8:25 PM






گرافيك اين سايت اقتباسي است از
Miz Graphics
 rocks yer socks off!



وبلاگ‌هاي اعضاي گروه والدين ايراني

آرام